سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        شب هام گرفتار ویروس کُرونایی شدن..

        شعری از

        روح انگیز امیدی فرح

        از دفتر گهگاهی بزنگاهی ببار و نبار ای اشک نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۰۰ شماره ثبت ۸۱۹۴۲
          بازدید : ۴۶۵   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        شب هایم 
        گرفتار ویروس کُرونایی شدند ا
        تب می کنند و مرتب سرفه ی 
        می کنند ،
        اینقدر
        درجه ی تبش بالا رفته ،
        که
        مرتب تشنج می کنند ؟ 
         به گمانم از بی مهری ستاره ها بمیرند .
        هر چه داستان و شعر بوده برایشان 
        خوانده ام .
        اما نگاه ی تب دارشان 
        نفس های بریده بریده شان 
        ریه های تنگشان 
        آنقدر خس خس می کنند ،
        که می ترسم 
        تا صبح دوام نیاورند .
        مرتب در خواب هذیان می گفتند :
        و نام ترا 
        در ابتدا آرام و ملتمسانه 
        چسان که 
        یادت را در آغوش کشیده باشد. 
        و برایش ترانه می خواند:
        اجازه اجازه
        چهره ی  به زیبایی رخِ  مهتابت
        را 
        ببوسم یا نه ؟
        گونه ی به رنگ سرخِ 
        اناریت را ببوسم یا نه؟
         به 
        این
        شب های مهتابی
        اسمان  پر ستاره ی روشتایی 
        تا حالا گفتی ؟
         بگو :
        که
        مال منی ؟
        همدم شب های بی قراری منی .
        و اشک می  ریخت. 
        و جالب تر 
        همزمان در تب می سوخت و 
        عرق سرد که بر جانش می نشست .
        تسکین می یافت و آسوده می خوابید.
        و با فریاد ازخواب 
        سر اسیمه بلند می شود 
        و یکدم فریاد می زند : 
        نه نه نه 
        به زمین و زمان نه می گفت .
        من که عاجل و 
        دل نگران ماندم ،
        در حالِ روز و شب کُروناییم.
        شما را 
        خدایا 
        که تن و جسم  بیمارهای کُرونایی 
        و غیر کُرونایی 
        شفا بفرما .
        بلند شوم 
        باید پاشویه کنم ،
        ضد عفونی کنم  .
        این واژه ها و حرف ها 
        قلم و دفتر و 
        این تن ِ تب دار عشق ِ کُرو ناییم .
        سروده و نوشته ی - روح انگیز ( فرح ) امیدی - شیراز.   1398/12/6ا
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۴۲
        غمگین و زیبا بود خندانک
        احسان کریمیان علی آبادی
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۰۸:۵۲
        درود بسیار بجا و غمگین و در عین حال واقعیت تلخ زمانه ما
        درود
        با آرزوی شفای همه مریضان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید احسان موسوی ( سام )
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۴۲
        انتهای سروده‌ی تان بسیار بسیار به دل بنده نشست خندانک
        کیمیاطولابی
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۴۸
        خندانک خندانک
        روح انگیز امیدی فرح
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۵۳
        عرض ادب و احترام بیکران
        دلم نمی خواهد قلم بزنم
        قلمم هم اشک می بارد .

        سپاسگزارم
        منت می گذارید

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0